۱۳۹۴ خرداد ۵, سه‌شنبه

براي حضور در ويلپنت پاريس

... این صدا که از عروق ارغوانی فلق
و صفیر سیره و ضمیر خاک و نای مرغ حق‎
‎ می‌رسد به‌گوش، ها!
صدای کیست؟
این صدا که در حضور خویش و در سرور نور خویش،
روح را زجامه کبود بویی این‌چنین
‎ در رهایش و گشایش هزار اوج و موج-
می‌رهاند و برهنه می‌کند،
صدای ساحر رسای کیست؟
این صدا که دفتر وجود را
و باغ صنوبر سرود را
در دو واژه «گسستن» و «شدن» خلاصه می‌کند
صدای روشن و رهای کیست؟


م.سرشک


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر