دژخیمان عمامهدار حاکم بر ايران بيش از 40 عكس از اعدام يك انسان را به طور علني منتشر مي كنند، چرا؟
آيا شأن و كرامت انسانی با دیدن این عکسها زخمی و مجروح نمي شود و درد ناشی از آن تمامي سلولهاي آدمي را متلاشي نمي كند؟!
آيا هيچ چشم بينايي و هيچ احساس انساني تاب ديدن و تحمل اين صحنه ها را دارد؟
خبر ديگر اينكه: بیش از 30 میلیون حساب جعلی در شبکههای بانکی رژیم ایران هست.
يا به گفته کارگزاران رژیم 370 میلیون حساب بانکی در ایران وجود دارد و خبرهاي ديگري كه هر كدام انفجاري در درون آدمي ايجاد مي كند!
سؤالي كه اين روزها در ذهنم در حال رفت و آمد هست اينه كه جامعه جهاني و به اصطلاح سازمان هاي بين المللي و كشورهاي مذاكره كننده بر سر اتمي ايران به راستي نمي دانند كه رژيم ايران هر روز در حال فريب آنها و خريدن وقت است و به قول خبرگزاري فرانسه: رژیم ایران با بلوف زنی بسیار خطرناک در مذاکرات شرکت میکند.
و يا چشم هاي خود را بر نقض فاحش حقوق بشر در ايران بسته اند كه اينچنين هر روز به او آوانس مي دهند كه او هم بتواند به ريش آنها بخندد!
به نظر من فدریکا موگرینی رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اگر يك حرف درستي زده باشد اين است كه گفته است: اين يك پروسه دردناك است...
درسته خيلي دردناك هست كه اجتماع سياسيوني كه بايستي حامي حقوق ملتها باشند ولي براي خوراندن جام زهر اتمي به رژيم آخوندي تعلل مي كنند و ضرب الاجل ها و مذاكرات هسته اي با رژيم ايران را به تعويق مي اندازند!
اما در هر صورت، ضربالاجل و يا تمديد آنها به هر نتیجهیی برسد، چه خوردن زهر اتمی و چه ترک میز مذاکره، نتیجهاش تشدید جدی تضاد باندها و بطو خاص بالا گرفتن جنگ قدرت بین رفسنجانی و خامنهای است و این جنگ تا حذف کامل یا تسلیم کامل یکی از دو طرف ادامه خواهد یافت.
آن روي سكه هم به پيروزي مردم و مقاومت مردم ايران مي انجامد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر